×
×

گپُ و گفت با «حمید متبسم» از کنسرت «ساز دل ، آواز دل» تا «تو» و «ارکستر شهر»

  • کد نوشته: 115771
  • 13 مرداد 1395
  • ۳ دیدگاه
  • tnhot-topic-logoموسیقی ایرانیان – سحر طاعتی: «ساز دل ، آواز دل» عنوان کنسرتی است که حمید متبسم آهنگساز و نوازنده تار و سه تار قصد دارد از امروز سیزدهم مرداد تا ۳۰ مردادماه در برخی شهرهای ایران برگزار کند. این آهنگساز که در کارنامه هنری خود ساخت قطعات سازی و آوازی بسیاری دارد به همراه گروه دستان و مضراب و نیز ارکسترهای بزرگ با خوانندگان مطرح موسیقی ایران آثار شاخصی را در ایران و خارج از کشور اجرا کرده و اینبار نیز به سراغ یکی دیگر از خوانندگان موسیقی سنتی کشورمان رفته به طوری که در این کنسرت که بر پایه ساز و آواز شکل گرفته «حسین علیشاپور» خواننده و «بهنام معصومی» نوازنده سازهای کوبه ای این نوازنده تار و سه تار را همراهی می کنند. علت اجرای موسیقی به شیوه قدیم یعنی ساز و آواز و انتخاب نوع موسیقی و نحوه اجرا و … همگی موضوعاتی است که این آهنگساز طی گفتگویی با سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» به بیانشان پرداخته است.
    +خوانندگان امروز نمی توانند بداهه آواز بخوانند
    +همه متمرکز شویم روی این موضوع که شنونده زیاد باید به کنسرتهایمان بیاید آن وقت همه باید موسیقی پاپ اجرا کنیم!
    +ارکستر سازهای ملی باید ۱۰۰ سال پیش تشکیل می شد
    +اصل ارکستر شهر نیز همانند ارکستر سیمرغ خواهد بود

    گپُ و گفت با «حمید متبسم» از کنسرت «ساز دل ، آواز دل» تا «تو» و «ارکستر شهر»
  • حمید متبسم

    حمید متبسم

    tnموسیقی ایرانیان – سحر طاعتی: «ساز دل ، آواز دل» عنوان کنسرتی است که حمید متبسم آهنگساز و نوازنده تار و سه تار قصد دارد از امروز سیزدهم مرداد تا ۳۰ مردادماه در برخی شهرهای ایران برگزار کند. مردمان آباده، اصفهان، یزد، اهواز و تهران اینبار شاهد اجرای از متبسم به شیوه قدما هستند، شیوه ای که محور اصلی اش ساز و آواز است که این روزها در موسیقی ایران به دلیل نداشتن مخاطب، کم شده است.

    این آهنگساز که در کارنامه هنری خود ساخت قطعات سازی و آوازی بسیاری دارد به همراه گروه دستان و مضراب و نیز ارکسترهای بزرگ با خوانندگان مطرح موسیقی ایران آثار شاخصی را در ایران و خارج از کشور اجرا کرده و اینبار  نیز به سراغ یکی دیگر از خوانندگان موسیقی سنتی کشورمان رفته به طوری که در این کنسرت که بر پایه ساز و آواز شکل گرفته «حسین علیشاپور» خواننده و «بهنام معصومی» نوازنده سازهای کوبه ای این نوازنده تار و سه تار را همراهی می کنند.

    علت اجرای موسیقی به شیوه قدیم یعنی ساز و آواز و انتخاب نوع موسیقی و نحوه اجرا و … همگی موضوعاتی است که این آهنگساز طی گفتگویی با سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» به بیانشان پرداخته است.

    *تور کنسرت «ساز دل ؛ آواز دل» با چه رپرتواری اجرا می شود؟

    رپرتوار این برنامه طبق معمول کنسرتها در دو قسمت است به طوری که در بخش اول  من با سه تار؛ آواز و سازهای کوبه ای را در اجرای سه قطعه سازی در مایه نوا همراهی می کنم.

    این قطعات را که جز قطعات قدیمی تر من هستند شاید شنونده های موسیقی نشنیده باشند چرا که عموما قطعاتی نیستند که در آلبومهایم منتشر شده باشند.

    به طور کلی این سه قطعه اساس کار را تشکیل می دهد که روی آنها، آوازها با بهره گیری از شعرهای قدیمی و نو  بداهه خوانی می شود و بالطبع  عکس العمل من هم بداهه خواهد بود.تنها تصنیفی که در این قسمت اجرا می کنیم ؛ یک تصنیف قدیمی از عارف قزوینی است .

    ما این کنسرت را به شکل قدیم به ساز و آواز اختصاص داده ایم به طوری که در همراهی با بهنام معصومی نوازنده سازهای کوبه ای و حسین علیشاپور خواننده به اجرا می پردازیم.

    بخش دوم که من تارنوازی خواهم کرد به دستگاه اصفهان اختصاص دارد که دو تصنیف از ساخته های نسبتا قدیمی من را خواهیم نواخت که  قبلا توسط خانم پریسا خوانده شده به همین دلیل شنونده های ایرانی کمتر آنها را شنیده اند.

    یکی تصنیف براساس شعر سعدی (در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم) در وزن کرشمه و دیگری بر اساس شعر مولانا (بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود) است.

    در این مجموعه هم دو قطعه سازی دیگر همچون چهار مضراب در اصفان و ضربی در مایه بیداد را اجرا خواهیم کرد که اینها هم همگی از ساخته های من است یعنی  در مجموع در دو قسمت یک تصنیف قدیمی داریم و مابقی کارهای از ساخته های من است.

    حمید متبسم

    حمید متبسم

    *اشاره کردید به اینکه به شیوه قدیم ساز و آواز در این اجرا پررنگ تر است با توجه به اینکه امروزه دیده می شود بیشتر هنرمندان به سمت موسیقی نو، کارهای ارکسترال و در ارائه موسیقی می روند، شما به دوران قبل برگشتید و این شیوه را به مخاطب امروزی ارائه می دهید. دلیلتان از این انتخاب چه بوده با توجه به اینکه بارها از شما کارهای ارکسترال و گروهی با دستان و مضراب دیده ایم؟

    به هر حال زیبایی، زیبایی است و این خود انواع مختلفی در موسیقی دارد. در موسیقی کلاسیک غرب انواع فرم های موسیقی از جمله  ارکسترال، دوئت و تریو، کوارتت و رسیتال وجود دارد و اگر من از یکی از آنها دور مانده ام دلیلی بر این نبود که علاقه ای به آن ندارم. در حال حاضر هم منتظر شرایط خاص بودم که چنین برنامه ای را اجرا کنم.

    *شما همیشه در گروههای دستان و مضراب و یا ارکسترهای بزرگ با  خوانندگان بنامی چون ایرج بسطامی، بیژن کامکار، شهرام ناظری، پریسا، سیما بینا، همایون شجریان، صدیق تعریف، سالار عقیلی و کار کردید. چرا همیشه اجراهای شما خواننده محور بوده آیا این مسئله  به خواننده سالاری در کشورما برمی گردد؟ یا اینکه آثاری که ساختید بیشتر آوازی بوده؟

     اینکه من فقط کار آوازی کردم یا تمام قطعاتم اینگونه بوده ادعای اشتباهی است به خاطر اینکه اولین قطعاتم همچون «بامداد» و «ونوشه» همه سازی بودند و بعد از آنها هم کارهای سازی دیگری داشتم که خواننده محور نبوده.  ولی وقتی ما درباره موسیقی آوازی صحبت می کنیم تا حد خیلی زیادی خواننده محور خواهد بود. در موسیقی غربی اروپا هم نمی توانید بگویید که اپرا خواننده محور نباشد چون اپرا موسیقی آوازی است و در آن خواننده اهمیت دارد به طور کلی در تمام فرم های آوازی موسیقی جهان ،خواننده نقش دارد.

    من هیچ تعصبی روی هیچ کدام یعنی موسیقی سازی و آوازی ندارم. وقتی کار سازی می کنم، به همان شیوه است و وقتی کار آوازی می کنم آنجا هم تعصبی ندارم که کاری کنم که خواننده نقش دیگری  نداشته باشد یا نقشش کمتر شود که دیگران اهمیت پیدا کنند برای من اصل موسیقی است و کاری که دارم ارائه می دهم و دغدغه و نگرانی ذهنی من آن چیزی نیست که هم اکنون در جامعه موسیقی ایران مرسوم است.

    *برای این اجرا چرا حسین علیشاپور را به عنوان خواننده انتخاب کردید؟

    امروزه خواننده در موسیقی ما معضل است. شما از کسانی نام بردید که برخی هم اکنون نیستند مثل بسطامی یا برخی دیگر بواسطه شرایط سنی شان نسبت به گذشته کم کار شده اند. ما یک عده خواننده جوان داریم که این خواننده ها امکانات موجود موسیقی ما هستند و چون تعدادشان کم است به راحتی این امکان فراهم نیست که هر وقت تصمیم به اجرا بگیرید خواننده مورد نظرتان حضور داشته باشد.

    حسین علیشاپور بین خوانندگانی که در حال حاضر فعال هستند به آواز سنتی موسیقی ما بسیار مسلط است. ایشان واقعا آواز خوان است و به شیوه های مختلف آوازی آشناست و در این زمینه زحمت کشیده و قادر است آواز بداهه بخواند در صورتی که بسیاری از خواننده های مطرح امروز ما اگر بخواهند یک آوازی بخوانند باید  صدبار اتود بزنند تا بتوانند  روی صحنه آن را بخوانند.

    خیلی از این خوانندگانی که امروزه می شناسید و اسم و رسم دارند بیشتر تصنیف خوان هستند تا آواز خوان؛ و آثاری که هم از آنها می شنوید بیشتر جنبه تصنیفی دارد و آواز در کارهایشان نقش کمی دارد.

     به نوعی همه آنها گرایش دارند به این سمت که قطعات ضربی و نشاط آوری بیشتری  که مردم پسند تر باشد، اجرا کنند و کمتر سراغ فرم های آوازی قدیم می روند.

    من معتقدم حتی اگر این فرم های آوازی قدیم را جنبه موزه ای بدانیم، موزه هم جای خودش و زیبایی خودش را دارد و مردم می روند و از آن لذت می برند بنابراین درست است که ساز و آواز به شیوه قدیم در موسیقی ما امروزه مرسوم و مطرح نیست و یکی از آن فرم هایی است که اگر شنونده کم دارد دلیل نمی شود که به طور کلی آن را کنار بگذاریم.

    به نظر من هر موسیقی مخاطب خاص خود را دارد که در تمام انواع موسیقی جهانی هم اینگونه است. برای مثال رسیتال های ویلنسل باخ؛ مخاطب دو هزارنفری ندارد بلکه آنها سالن های کوچکتری را به این سبک اجراها اختصاص می دهند و علاقمندان به این نوع موسیقی و یا کسانی که قادرند این نوع موسیقی را بشنوند و یا از آن لذت ببرند جمع می شوند و آن نوع موسیقی را گوش می دهند.

    یعنی اگر همه متمرکز شویم روی این موضوع که شنونده زیاد باید به کنسرتهایمان بیاید آن وقت همه باید موسیقی پاپ اجرا کنیم. موسیقی کلاسیک اروپایی و ایرانی و هر جای دیگری شنونده های خاص دارد.

    *آلبوم «تو کیستی» جدیدترین اثری است که این روزها از شما منتشر شده و به گفته خودتان نوعی رمزگشایی از واژه «تو» در شعر شاعران است، در خصوص این اثر و دلیل پرداختن به واژه «تو» توضیح می دهید؟

    این مجموعه از شعر چهار شاعر نو و قدیم همچون شاملو، نیما، مولانا و سعدی بهره گرفته و من کنجکاو بودم به مسائل مشترک این شاعرها و حلقه زنجیری که حرف اینها را به هم مرتبط می کرد. یکی از آن مواردی که همیشه در شعر این شاعران بوده واژه «تو» است و فکر می کنم برای هر آهنگسازی این موضوعات یک جور تحریکی است که می تواند دستمایه کارش باشد.

    به نظر من «تو» یک پدیده انتزاعی است و موسیقی نیز انتزاعی ترین هنرهاست و همیشه موسیقیدان دنبال پدیده های انتزاعی و مفاهیمی می گردد که مخاطبش را به دنیای دیگری ببرد. دنیایی که خارج از دنیای روزمره است. به هر حال اینها همه باعث شد که این قطعات را برای یک گروه کوچک مضرابی شامل سه تار، تار بم تار و بربط بسازم که مجموع این اصوات وقتی کنار هم قرار می گیرند به دلیل رنگی که سه تار ایجاد می کند رنگ کهن می دهند.

    حمید متبسم

    حمید متبسم

    * شما به نوعی تجسس کردید در شعر شاعرانی که قرن ها با هم فاصله دارند از سعدی تا شاملو، قاعدتا به یک نقطه اشتراکات رسیدید این همان مسئله و دغدغه ایست  که بالاتر گفتید که خارج از مسائلی است که در جامعه موسیقی کنونی جاری است؟

    همیشه همینطوره. خصوصیت هنر این است که هر کسی برداشت و ادراک خودش را نسبت به اثر هنری داشته باشد. وقتی مخاطبان در مواجه با یک اثر نقاشی قرار می گیرند هر کسی یک چیزی را در این مجموعه می بیند و یک نگاهی دارد. این قضیه در موسیقی هم صدق می کند به طوری که من نیز در مواجه با شعر این شاعران حسی که از واژه «تو» گرفتم این بود که هر کدام مخاطبی دارند که خیلی شخصی است و کسی هم آن را نمی شناسد. این کار من یک جور شیطنت است که یک آهنگساز همیشه باید داشته باشد، باید تجسس کند و این قبیل موارد را کشف کنند.

    این مجموعه برداشت من از شعر این شاعران بود که ممکن است شخص دیگری این شعرها را بخواند و طوری دیگر قضیه را ببیند.

    *شما در حال حاضر عضو شورای فنی ارکستر شهر هستید که توسط شهرداری در حال تاسیس است. رویکرد این ارکستر چه خواهد بود و چه برنامه ای برای آن در نظر دارید؟

    این ارکستر قرار است با حمایت شهرداری کار کند که خود این خبر مبارک است چون شهرداری یکی از بخش هایی است که باید روی  زیبایی بخش های فرهنگی و اجتماعی کار کند. فرهنگسراها، ساختن سالن های کنسرت و … کافی نیست بلکه در کنارش هم باید کنسرتها و انجمن های مختلفی تشکیل و برنامه هایی اجرا شود که آن سالنها همیشه فعال باشند.

    این ارکستر تا جایی که من می دانم قرار است با حمایت شهرداری تشکیل شود و نقشی که من شخصا قرار است ایفا کنم انتخاب نوازنده برای این ارکستر است.

    بخش های بعدی درباره انتخاب رپرتوار این ارکستر را من حتما می توانم کمک کنم چون آثارم بیشتر برای ارکستر بزرگ سازهای ایرانی است ولی اینکه چگونه در آینده این رپرتوارها انتخاب خواهد شد نمی توانم قاطه نظر دهم.

    *ارکستر ملی و سمفونیک تهران مدتهاست وضعیت مناسبی ندارد و طی این سالها بارها تعطیل شده اند  بهتر نبود شهرداری به جای راه اندازی یک ارکستر دیگر که سرنوشت و ادامه حیاتش قطعا با تغییر مدیریت به خطر خواهد افتاد، در کنار ارشاد قرار می گرفت و نقش حمایتی از این دو ارکستر قدیمی را ایفا می کرد؟

    ارکسترهایی که بوده را باید حمایت و پشتیبانی کرد که از بین نروند ولی تشکیل یک ارکستری از سازهای ملی خود ما یک ضرورتی بوده که باید ۱۰۰ سال پیش اتفاق می افتاده ولی حالا رخ داده و این دلیل خوبی نیست که بگویم فعلا آنها راحمایت کنیم و ارکستر جدید نمی خواهیم بلکه به نظر من هر دو باید باشد.

    *این ارکسترجایگزین آن ارکستر سازهای ملی بود که سال گذشته راه افتاده و تعطیل شد؟

    این ارکستر را من به این شکل در دوران اجرای سیمرغ تشکیل دادم ولی چون شخصی دنبال می کردم بعد از اجرا منحل شد. اصل ارکستر شهر نیز همانند ارکستر سیمرغ خواهد بود.

     

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *