×
×

در گذر از سالروز میلاد «محسن حجاریان»

  • کد نوشته: 102724
  • موسیقی ایرانیان
  • پنجشنبه, ۲۰ام اسفند ۱۳۹۴
  • ۱ دیدگاه
  • محمدرضا ممتازواحدمحمدرضا ممتازواحد: اگر «موسیقی شناسی قومی» یا اتنوموزیکولوژی را گرایشی مشترک از موزیکولوژی (موسیقی شناسی) و آنتروپولوژی (انسان شناسی/ مردم شناسی) محسوب داریم، بی شک «موسیقی شناسی» و «انسان شناسی» دو رکن رکینِ شناخت فرهنگ…

    در گذر از سالروز میلاد «محسن حجاریان»
  • محمدرضا ممتازواحدمحمدرضا ممتازواحد: اگر «موسیقی شناسی قومی» یا اتنوموزیکولوژی را گرایشی مشترک از موزیکولوژی (موسیقی شناسی) و آنتروپولوژی (انسان شناسی/ مردم شناسی) محسوب داریم، بی شک «موسیقی شناسی» و «انسان شناسی» دو رکن رکینِ شناخت فرهنگ در مطالعات فرهنگی هر قوم و مللی است. رویکرد اتنوموزیکولوگ ها در راستای مطالعات و پژوهش هایشان از طریق آوانگاری و دیگر فنون موسیقی شناسی همراه با مطالعات گرایش ها و زیر مجموعه های متنوع علوم اجتماعی و علوم انسانی (همچون: جامعه شناسی، تاریخ، انسان شناسی/ مردم شناسی و قوم شناسی، زبان شناسی و …) محقق خواهد شد، ولی، عاملی که بیش از هر چیزی نوشته ها و تحقیقات دکتر محسن حجاریان (م. ح. آریان) را ممتاز و متمایز نشان می دهد، پرداخت ایشان به مسائل از منظر «عقلانیت انتقادی و شکاکیت فلسفی» است.

    دکتر محسن حجاریان

    دکتر محسن حجاریان

    وسواس علمی محسن حجاریان (اتنوموزیکولوگ، محقق، منتقد و مؤلف) حاکی از این نکته است که ایشان به تمامی اصول از پیش طرح شده و حتی مسلم شده، دیدگاهی شک برانگیز و تفکری انتقادآمیز دارد. به عنوان نمونه، وی در کتاب «موسیقی و شعر؛ تفاوت ها و طبقه بندی» نظریات پیشین درباره پیوند موسیقی و شعر را به چالش کشیده و بیگانگی بنیادی موسیقی با شعر را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. حجاریان در این خصوص می نویسد: «اگر با دقت به مطالعه آثار گذشتگان خود و آثار علمی و فلسفی که جهان غرب بر دانش موسیقی شناسی و زبان شناسی افزوده است، نظر افکنیم؛ به این اشتباه فاحش که شعر را موسیقی می دانیم پی خواهیم برد … ».

    محسن حجاریان همین رویکرد را در دیگر کتاب ارزشمندش «مکتب های کهن موسیقی ایران» هم معمول داشته و با مطالعات و تحقیقات گسترده تاریخی و میدانی در خصوص موسیقی ملل خاورمیانه، به طرح تئوری بنیادی درباره مکاتب موسیقی ملل شرق اسلامی و همچنین ایران دست یازیده و واکاوی نقاط مبهم و زوایای نامعلوم تاریخی و ردیابی مسیر تکوین نظام دستگاهی را در گرو مطالعات تطبیقی موسیقی های این حوزه جغرافیایی از تمدن اسلامی می داند. حجاریان در مقدمه این کتاب می نویسد: «نگاه ماه به تاریخ تکوین موسیقی دستگاهی نگاهی سرسری است و با شرایط مادی و فرهنگی پیدایش آن ارتباطی ندارد. موسیقی هر فرهنگ سیر تکاملی و تکوینی و تاریخ پیچیده ای دارد که ویژه آن است. مثلاً مکتب های موسیقی عرب با پرورش مکتب موسیقی حجاز از پیش از اسلام آغاز می شود و با مکاتب دمشق و اسکولاستیک و سیستماتیست بغداد ادامه می یابد و به مکاتب عراق و سوریه و اردن و مصر می رسد. درباره سیر تحول مکاتب موسیقی کهن تر ایران پژوهش جدی صورت نگرفته است. می دانیم موسیقی دوران ساسانی به دوران بعد از اسلامی واگذار شده و می دانیم که موسیقی دوره سامانی به بارگاه تیمور و ایلکانیان راه یافته و می دانیم که موسیقی دستگاهی هم گذشته ای داشته است و می دانیم که واژه هایی مانند پرده و دستان و اصابع را تنها در حد مقولات به کار برده ایم. اما به راستی از این همه «می دانیم ها» چه می دانیم؟ … »

    حجاریان در کتاب «مقدمه ای بر موسیقی شناسی قومی» که از دو کتاب پیشین زودتر انتشار یافت نیز سیر تطور اجتماعی، فرهنگی و تاریخی موسیقی ایرانی را با همین نگاه (شکاکیت انتقادی) مورد بحث و بررسی قرار داده است.

    شناخت عمیق محسن حجاریان از فرهنگ شناسی موسیقی و همچنین آشنایی نظری و عملی او با موسیقی کلاسیک ایرانی و مطالعات گسترده ایشان در خصوص تاریخ و ادبیات ایران زمین به انضمام عقلانیت انتقادی و شکاکیت فلسفی ایشان در امر تحقیق و نگارش، او را در زمره کم نظیرترینِ نگارشگران و پژوهشگران قرن اخیر محسوب داشته است. تحلیل گفتمانِ حجاریان در امر نگارش و تحقیق در گرو کشف معانی پیدا و پنهان جریان گفتمانی اوست که بایستی توسط پژوهشگرانِ صاحب نظر و به خصوص هنرجویانِ ایشان در اشکال زبانی و فرازبانی تحلیل پذیرد و این امر بدون شک «دلالت استنادی» و «کارکرد دلالتی» آثار او را از مناظر معناشناختی، پیام شناختی و نشانه شناختی مبرهن خواهد ساخت. وجود دردانه دکتر محسن حجاریان را باید هر چه بیشتر و بیشتر قدر شناخت.

    در خاتمه مختصری از بیوگرافی ایشان جهت آگاهی خوانندگان محترمی که شاید کمتر با این دانشمند برجسته و بی هیاهوی موسیقی آشنایی داشته باشند، ارائه می گردد: «محسن حجاریان در سال ۱۳۲۵ در شهر خرم آباد، متولد شد. او در سال ۱۳۵۰ درجه کارشناسی خویش را از دانشگاه اصفهان در رشته جغرافیا دریافت کرد. همچنین وی درجه کارشناسی ارشد خود را در رشته حقوق کیفری از دانشگاه ایالتی coppin در بالتیمور مریلند در سال ۱۳۵۴ دریافت کرد. او زمینه های آموزشی خویش را با مطالعه جامعه شناسی و انسان شناسی در یک پژوهش میدانی به مدت سه ماه در ایالت داکوتای جنوبی درمیان جمعی آمریکایی الاصل در محل نگاه داری سرخپوستان پاین بریج (Pine Bridge Indian Reservation) در سال ۱۳۵۶ ادامه داد. در این تحقیق، وی به مطالعه سیستم اجتماعی لاکوتا (Lakota) پرداخت که به شکل مطالعه ای انسان شناسانانه مربوط به محل نگاه داری سرخپوستان پاین بریج بود. در سال ۱۳۵۷، وی به دانشگاه سوربن فرانسه رفت و در آنجا به مطالعه زبان و تمدن فرانسه پرداخت. او همچنین در سال ۱۳۶۰ برای یک سال به دانشگاه بارسلونا در اسپانیا برای مطالعه زبان اسپانیایی رفت. وی مدرک کارشناسی ارشد شناخت موسیقی قومی را در سال ۱۳۷۴ از دانشگاه بالتیمور کانتی مریلند دریافت کرد و همچنین در همین زمینه از دانشگاه مریلند در کالج پارک مدرک دکتری کسب کرد. وی پیش زمینه وسیعی در دو زمینه داراست؛ موسیقی سنتی ایران و همچنین ادبیات و تاریخ ایران. در موسیقی، او دارای دانش عملی در مجموعه “دستگاه” است که تجربه نواختن سه ساز کمانچه، عود و نی را برای دوره کوتاهی همراه با استاد محمد رضا لطفی، استاد بزرگ موسیقی ایران و همچنین تجربه نواختن عود در کنار دکتر منیر بکن، استاد موسیقی ترکی و شناخت موسیقی قومی داشته است. وی دانش کاملی از فن شعر ایرانی به همراه مقاله های تئوری در موسیقی فارسی و عربی داراست. او پیشینه عظیمی در موسیقی خاورمیانه، بالاخص ایران، ترکیه، آسیای میانه و جهان عرب با توجه به زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دارد. در مطالعه ای میدانی، در سال ۱۳۷۲ بر روی نوبات الاندلوسین در مراکش با مقایسه نوبات رومل المایا، یکی ازیازده نوبات در موسیقی آندلوسی، در دو مدرسه موسیقی در مکن و فیض مراکش پرداخت. قسمتی از مطالعه قیاسی وی در تونس انجام یافت. او همچنین وصله (دنباله) مصری را نیز مورد مطالعه قرار داد در هنگامی که دو ماه در آنجا در سال ۱۳۷۴ سپری کرد. طی سال های ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ “خبرنامه موسیقی ایرانی” را به زبان انگلیسی در دانشگاه مریلند، کالج پارک منتشر کرد. وی همچنین اخیراً موسیقی شناسی ایرانی را به زبان فارسی به چاپ رسانده است. او بیش از چهل مقاله به زبان های فارسی و انگلیسی ، به همراه ترجمه هایی، به چاپ رسانده است. رساله دکترای وی ” غزل به عنوان عامل تعیین کننده در ساختار دستگاه ایرانی” به تشریح تأثیر سازنده شعر فارسی به شکل غزل بر موسیقی دستگاه ایرانی به خصوص به شکل آوازین آن پرداخته است. این رساله نگاهی در زمینه تاریخی، فرهنگی و سیاسی ایران از قرن ۱۳ به بعد داشته است. (بیوگرافی به نقل از پایگاه اینترنتی سرنا)»

    https://musiceiranian.ir/?p=102724
       
    برچسب ها محسن حجاریان

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *