×
×

همایون شجریان: «این چه سرّی ست در سرنوشت من که هر بار با شعر تو محبوب می شوم»

  • کد نوشته: 58576
  • موسیقی ایرانیان
  • چهارشنبه, ۲۹ام مرداد ۱۳۹۳
  • ۵ دیدگاه
  • شب گذشته همزمان با خبر درگذشت سیمین بهبهانی، اجرای کنسرت چرا رفتی به خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی تهمورس پورناظری به روح بانوی غزل تقدیم شد.
    +همراه با پیام تسلیت «همایون شجریان»

    همایون شجریان: «این چه سرّی ست در سرنوشت من که هر بار با شعر تو محبوب می شوم»
  • همایون شجریان

    همایون شجریان

    موسیقی ایرانیان: شب گذشته همزمان با خبر درگذشت سیمین بهبهانی، اجرای کنسرت چرا رفتی به خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی تهمورس پورناظری به روح بانوی غزل تقدیم شد.

    به گزارش خبرنگار موسیقی ایرانیان و به نقل از روابط عمومی کنسرت چرا رفتی، شب گذشته اعضای گروه چرا رفتی با یک دقیقه سکوت اجرای خود در شهر کرمان را به سیمین بهبهانی تقدیم کردند.

    همایون شجریان در آغاز این برنامه گفت: «متاسفانه بانو سیمین بهبهانی امروز صبح درگذشت. ایشان بعد از چند هفته بستری شدن در بیمارستان به کما رفتند و شب گذشته در حالی که علائم بهبودی مشاهده شده بود بر اثر ایست قلبی و تنفسی دار فانی را وداع گفتند. مرگ ایشان ضایعه بزرگی برای هنر این سرزمین است.»

    او در ادامه گفت : «من از هوای گریه تا چرا رفتی از تصنیف های ایشان استفاده کردم و هربار که با شما علاقه مندان صحبت کردم نشان دادید که  این دو تصنیف بیش از همه کارها به دلتان نشسته است . در کارهایم خیلی به ایشان مدیون هستم و کنسرت امشب را به روح بلند سیمین بهبهانی تقدیم می کنم و تقاضا می کنم قبل از آغاز برنامه به احترام این بانو یک دقیقه سکوت کنید.»

    گفتنی است در کنسرت چرا رفتی، از ده قطعه اجرا شده در دو قطعه “کولی” و “چرا رفتی” از اشعار سیمین بهبهانی استفاده شده است.

    پیام تسلیت همایون شجریان برای درگذشت بانو سیمین بهبهانی

    همایون شجریان، در پیامی درگذشت بانو سیمین بهبهانی را تسلیت گفت.

    به گزارش روابط عمومی شرکت فرهنگی و هنری دل آواز، در پیام تسلیت همایون شجریان آمده است: «چه می توان کرد وقتی معشوق، سیمین همیشه عاشق را صدا می زند. وقتی لحظه دیدار فرا می رسد.»

    آن زمان که خواندن را با هوای گریه ات آغاز کردم، کلام تو صدای مرا تا گرم ترین و امن ترین نقطه قلب ها برد، و در این شب ها که چرا رفتی ات را بر صحنه فریاد می کشم، باز این نگین شعر توست که بر صحنه ها می درخشد. این چه سرّی ست در سرنوشت من که هر بار با شعر تو محبوب می شوم. در فهم من تنها جادوی عشقی است که در شعر تو زندگی می کند. رفتی و وطنی در سوگت نشست.»

    https://musiceiranian.ir/?p=58576
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *