مجتبی احمدی – امروزه تیتراژ و ترانه آن یکی از جذاب ترین و پرطرفدارترین بخش های یک سریال تلویزیونی محسوب می‌شود و نمی توان کتمان کرد که خیلی از مجموعه های ضعیف به لطف تیتراژ خوب و جذاب از یک خواننده پرطرفدار پر و بال می گیرند و از زیر سایه ندیده شدن، خارج می شوند.
البته اگر بخواهیم دو سویه به این ماجرا نگاه کنیم، در خواهیم یافت به همان اندازه که خواننده و ترانه تیتراژ در برد و اقبال یک اثر نمایشی مؤثر است، به همان اندازه و گاه حتی بیشتر صدای یک خواننده روی یک اثر تلویزیونی به شدت شنیده می‌شود و به یکباره شناخته شدن خواننده کمک دو چندانی می‌کند.
بسیاری از خوانندگان چهره این مرز و بوم، به خصوص در گونه پاپ با سریال های تلویزیونی به خصوص آثار مناسبتی توانسته اند ره صدساله را یک شبه طی کنند و با یک اثر قوی در کنار یک سریال، خیلی زود به روح و روان مخاطب رسوخ پیدا کنند. البته بحث ترانه برای تیتراژ از چند منظر قابل طرح است. می توان به بحث ترانه روی کاغذ و محدودیت ها و ممیزی های مرتبط با آن پرداخت. می توان ترانه تیتراژ را از منظر انتخاب خواننده با عنایت به تم قصه سریال و البته نوع مخاطب آن مورد بررسی قرار داد. می توان سبک و سیاق ملودی و نحوه انتخاب آن را گاه بی ربط و گاه مرتبط با قصه به چالش کشید و از همه مهمتر به بحث روابط نادرست انتخاب خوانندگان برای تیتراژ آثار مختلف تلویزیون با رد و بدل شدن پول های زیاد پرداخت که متأسفانه امروز شیوع آن قابل حس است.
و اما صاحب آلبوم قلب یخی که امروز یکی از پرطرفدارترین خوانندگان پاپ کشور محسوب می‌شود مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد تا از تجربه اخیر تیتراژ خوانی اش برای سریال «هفت سنگ» بگوید و…
جالب است بدانید مازیار فلاحی در عرصه هنر به خوانندگی بسنده نکرده است. او که تحصیل کرده مهندسی صنایع است به موازات تحصیل، دوره کارگردانی سینما را پشت سر گذاشته و حتی در این مسیر تجربه کارگردانی دارد.
این ترانه سرا و آهنگساز که برای فیلم «مجنون لیلی» آهنگسازی کرده و ترانه نوشته است، با آلبوم «قلب یخی» بیش از پیش شنیده شد چرا که آلبومی با آثار متنوع مورد پسند مذاق مختلف را جمع آوری کرد.
صاحب آلبوم «لعنت به من» که با امیر متوسلی در راستای تنظیم ترانه هایش بیش از دیگران همکاری دارد با تنظیم او، ترانه «لیلا» را هم وارد بازار کرد که اتفاقاً توجه ویژه ای روی آن شد.
خواننده تیتراژ آثاری چون «بی ستاره»، «دختران» و «پروانگی» که به سلطان احساس ملقب است یکی از پرطرفدارترین کنسرت ها را برگزار می‌کند.
او در گفت و گو با «بانی فیلم» از این روزهایش می گوید، از سریال «هفت سنگ» و حواشی آن در بحث ترانه و…
********
* آقای فلاحی خبری از این روزهایتان بدهید و اینکه مشغول چه کاری هستید؟ از آلبوم و برنامه های کنسرت بعد از ماه مبارک رمضان تان چه خبر؟
ـ بسیار شلوغ؛ به غیر از بازی در جام ستارگان که در تیم موسیقی هستم، تمام وقتم را بر روی تنظیم و ضبط نهایی آلبوم جدیدم در استودیو شخصی خودم می گذرانم. کنسرت ها بعد از ماه مبارک رمضان به ترتیب در شهرهای شیراز، تبریز، سرعین، شهرکرد، ارومیه و همچنین چند شهر شمالی و جنوبی کشور تا پایان مهر ماه خواهد بود و شهریور و مهر هم در تهران کنسرت خواهیم داشت.
*اصولاً چقدر به بحث خواندن برای تیتراژ اعتقاد دارید؟
ـ من آهنگساز فیلم هستم، موسیقی متن هم می نویسم و تیتراژ هم برای من جزیی از موسیقی فیلم است.
*مبنای تان برای خواندن برای تیتراژ یک سریال یا فیلم چیست؟
ـ گاهی عوامل سازنده مثل نویسنده و کارگردان، کست فیلم یا سریال و گاهی هم هر آنچه به دلم می نشیند و حس و حال کار و گاهی هم همه موارد.
*آیا برای خواندن تیتراژ یک سریال فیلمنامه آن اثر را مطالعه می کنید؟ کامل یا در حد سیناپس؟
ـ نحوه کار من شخصاً این گونه بوده که با من در رابطه با فیلمی تماس گرفته اند که فضایی همگون با حس و حال موسیقی و صدای من داشته و من آن را کار کرده ام. گاهی نیاز به همراهی بیشتر به موسیقی عاشقانه در فیلم بوده که من آن را انجام داده ام. برای ساخت موسیقی و ترانه های فیلم از لحظه اول سر صحنه حاضر می شوم ، فیلمنامه را کامل می خوانم، با کارگردان ساعت ها صحبت می کنم و در نهایت برآیند آن را در فیلم یا تیتراژ می آورم.
*راستی چرا اوضاع و احوال ترانه سرایی تا این حد دچار ضعف شده است؟ اصلاً این مسئله را قبول دارید؟
ـ خیر، فکر می کنم ترانه های خوب تعدادشان بیشتر از ترانه های ضعیف است ، اما بخاطر سرعت پیشرفت تکنولوژی و در دسترس بودن و شنیده شدن تمام فضاهای ترانه سرایی در ایران و سراسر دنیا، کار ترانه سرایی ناب و کم تکرار و حس تازه بودن آن کمی سخت شده است. آنچه راجع به آن صحبت می کنیم، در مورد موسیقی های حرفه ای و افرادی مشخص است. در مورد ترانه ها و موسیقی آماتور و تعداد زیاد تولید آن و کپی کاری متعدد از روی ترانه های حرفه ای که شبیه انبوه سازی بی کیفیت است، صحبت نمی کنیم.
*قبول دارید ترانه در روزگار فعلی با حساسیت های قبلی سروده نمی شود؟
ـ اگر قبل از ظهور اینترنت و شبکه های اجتماعی و ارتباطی این چنینی در اشعار، موسیقی ها و اخبار، حساسیت بیشتری وجود داشت، همه چیز تازه بود و سوژه ها و قافیه ترانه ها در فیلم ها، همه جوره ما را غافلگیر می کردند و در فیلم های سیاه و سفید سال های دور از شنیدن ترانه فیلم ها غافلگیر می شدیم و تاثیر می گرفتیم. امروزه تمام تیتراژ ها، یک خواننده دارند، تمام قافیه ها از قبل قابل حدس زدن هستند و این حساسیت ها را برای سرودن ترانه بیشتر می کند.
اگر در مورد کسانی که بدون داشتن سابقه با کمترین هزینه، یک قلم و کاغذ برداشته و اشعار و ترانه های دیگران را با کمی تغییر تکرار می کنند صحبت می‌شود اصولاً این اشخاص حساسیتی ندارند که راجع به قبل و بعدش صحبت کنیم. اما در مورد ترانه سراهای مشخص و حرفه ای که تعدادشان کم است ، آنها همیشه حساسیت های خود را دارند، می سرایند و ترانه سرا نماها کپی و تکرار می کنند.
*از سریال «هفت سنگ» بگوئید و نحوه دعوت تان برای این پروژه؟
ـ من با آقای بذر افشان درفصل سوم سریال «قلب یخی» روزها و ساعت ها کار کردیم. ایشان از من دعوت کرد با هم همکاری داشته باشیم. مثل همیشه سر صحنه رفتم و راجع به فضای قصه ساعت ها با هم حرف زدیم.
*چقدر به تشابه ترانه و تم قصه معتقدید؟ الان این تشابه جنس قصه و ترانه در ترانه وجود دارد؟
ـ در ابتدا ترانه و آهنگی برای کار ساختم که با فضای اپیزودیک و طنز ملایم و خانوادگی آن تطابق کلی داشت، ترانه کمی تلخ و شیرین می شد، اما خواست سازندگان فیلم فضایی کاملاً مثبت منطبق بر جزییات داستان بود که نهایتاً قطعه «ازت متشکرم» مورد تایید قرار گرفت. البته اگر موسیقی متن را می ساختم، برای استفاده از تم های موسیقی ترانه در فضای فیلم دستم بازتر بود.
*شما یکی از پرطرفدارترین خواننده های فعلی پاپ کشور هستید، پس قطعاً در انتخاب یک سریال وجوه مختلف را مدنظر قرار می دهید. در این باب صحبت کنید.
ـ در سوالات قبلی پاسخ این سوال وجود داشت اما شما طوری سوال می کنید که گویا این سریال های خوب و مختلف تعدادشان به حدی است که انتخاب های متعددی دارم، در حالی که اینگونه نیست. سریال ها و فیلم های سینما بسیار کم تعداد و کم بیننده هستند. در سال های گذشته من در تلویزیون و سینما پر کار تر بودم. البته آلبوم ها و کنسرت های متعدد وقتم را بسیار پر کرده است. شاید تعداد زیادی تله فیلم ، فیلم و سریال را هم انجام نداده باشم.
*بازخورد ترانه تیتراژ سریال «هفت سنگ» را چگونه دیدید؟
ـ زمان زیادی از آن نگذشته، ولی در کل بازخورد آن بسیار خوب بود، مرا وادار کرد آن را در آلبومم قرار دهم.
*خودتان مخاطب سریال هستید؟ اصولاً سریال می بینید؟
ـ زندگی من سه بخش دارد، خانواده، موسیقی و دیدن فیلم و سریال داخلی و خارجی. اخیرا بیش از ۳۰ سریال خارجی نگاه کرده ام و به موسیقی آنها گوش داده ام که بهترین آنها Breaking Bad بود. در حال حاضر Elementary 2 را تماشا می کنم، آخرین سریالی که دیدم میشل استروگوف بود که آن را به سختی به دست آوردم که یاد آور دوران کودکی ام بود که با موسیقی آن (تم نادیا) ساخته ولادیمیر کوزما بارها و بارها اشک ریختم.
*در خصوص بحث آهنگسازی هم صحبت کنید؟ مبنای تان برای انتخاب آهنگساز برای ترانه یک سریال چیست؟
ـ من همیشه خودم آهنگسازی می کنم و معمولا ترانه هایم را نیز خودم می گویم ، اما گاهی با احساس ترانه سرایی دیگر ارتباط خوبی پیدا می کنم انگار خودم هستم و چند نفر یک نفر می شویم و یک کار را تولید می کنیم. در سریال های «جاودانگی» ، سه فصل «قلب یخی»، «یلدا»، «لحظه دیدار» و «هفت سنگ» همین گونه بود، ولی عمدتاً کار ترانه سرایی و آهنگسازی و تنظیم را خودم انجام می دهم.
*شما دوره کارگردانی را هم پشت سر گذاشته اید و سابقه بازیگری و حضور جلوی دوربین را هم دارید. آیا علاقمند نیستید حضور جلوی دوربین را مجدداً (حتی در نقش یک خواننده) باز تجربه کنید؟
ـ علاقه اصلی من در این ژانر به نویسندگی و کارگردانی بود، مجموعه داستان کوتاه «کلاغ و پاییز کودکی» از من منتشر شد، دوره های کارگردانی گذراندم ، اما بازیگری در اولویت آخر من است. ترجیح می دهم اگر به عنوان یک آهنگساز و خواننده نقشی را بازی کنم، از قبل تم ترانه ، موسیقی ها را منطبق بر قصه نوشته باشم.
*صدای کدام خواننده نوستالژیک ذهن مازیار فلاحی است؟
ـ جواد بدیع زاده که با شنیدن صدایش هر بار خراشی عمیق بر قلبم می افتد و همچنین آهنگ Listen to the rainبا صدای jose Feliciano
*یکی از مشاغل پرطرفدار و جذاب دنیا را برعهده دارید. سخنی با افرادی که تازه به این مسیر افتاده اند دارید؟
ـ به پرطرفدار و جذاب ، سخت ترین را نیز اضافه کنید. از میان هزاران نفری که دوست دارند وارد این حرفه شوند، مردم، تعداد کمی را بر می گزینند. چقدر پر مسوولیت است ، چقدر پر استرس است و نیاز به استقامت ، تحمل، استمرار، تمرین، تمرین، تمرین وسالها مطالعه و آموزش دارد. شاید این جمله بیان کاملی باشد: «یک خواننده خوب شاید و شاید بتواند روزی پولدار شود اما یک آدم پولدار هرگز و هرگز نمی تواند یک خواننده خوب شود»
*اگر در پایان صحبتی مانده…
ـ ممنونم از شما و«بانی فیلم» که هر جا حرفی از سینماست، یک نسخه آن با لوگوی زیبایش روی میز وجود دارد.
دیدگاهتان را بنویسید