×
×

شهناز قله مکتب اصفهان است

  • کد نوشته: 27502
  • موسیقی ایرانیان
  • سه شنبه, ۱۹ام دی ۱۳۹۱
  • ۰
  • جلیل شهناز که در میان معاصران خود به«شهنواز تار» مشهور شده جزو معدود یادگاران نسل درخشان موسیقی کشورمان در دهه های سی به بعد است؛ شهرام میرجلالی که خود مدت ها محضر استاد جلیل شهناز را درک کرده یادداشتی درباره جایگاه ایشان نوشته و برای«نای» ارسال کرده است. به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی موسیقی […]

  • جلیل شهناز که در میان معاصران خود به«شهنواز تار» مشهور شده جزو معدود یادگاران نسل درخشان موسیقی کشورمان در دهه های سی به بعد است؛ شهرام میرجلالی که خود مدت ها محضر استاد جلیل شهناز را درک کرده یادداشتی درباره جایگاه ایشان نوشته و برای«نای» ارسال کرده است.

    به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران، شهرام میرجلالی در این یادداشت آورده است: راجع به استادی قرار است شرح بنگارم که دائره المعارفی برای شرح ویژگی های هنری او کم است؛ ولیکن همیشه گفتن درباره این استاد بزرگوار برای من شیرینی و حلاوتی داشته که برای شیرین شدن کام خود و دیگران هم که شده هر چند کوتاه و مختصر می گویم و می نگارم.

    استاد جلیل شهناز فرزند شعبان خان شهناز هنرمند اصفهانی در اواخر خرداد ماه ۱۳۰۰ هجری شمسی در شهر اصفهان دیده به جهان گشود؛ خانواده آنها چه از طرف مادری و چه از طرف پدری به هنر اشتغال داشتند تا جایی که بسیاری از قدما گوشه شهناز در دستگاه شور را منتصب به این خانواده می دانند.

    جلیل شهناز نزد برادران خود که بزرگتر از او بودند و زیر نظر پدر به فراگیری ساز تار مشغول شد؛ از حدود ۱۰ سالگی به فراگیری تار نزد برادر بزرگ خود حسین شهناز مشغول شد و به گفته خود هر گاه از مدرسه می آمدند نزد ایشان زانوی شاگردی به زمین می زدند. به گفته این بزرگوار، حسین شهناز پنجه بسیار چالاکی داشته و به ردیف موسیقی ایرانی احاطه کامل داشت؛ همچنین برادر دیگر ایشان علی شهناز با نیز ملاحت و چالاکی خاصی نوازندگی می کردند. ولیکن استاد شهناز از ترکیب این چند عنصر یعنی ردیف و چالاکی و ملاحت کار به جایی رساندند که به هیچ عنوان و شکلی نمی توان به آن دست یافت.

    به گفته ایشان هرگاه از شعبان خان که از اساتید سنتور و تار و پدر ایشان بودند راجع به این سه برادر سئوال می شد ایشان می گفتند حسین به ردیف احاطه دارد علی هم چالاک ساز می زند ولی چیزی که در پنجه جلیل وجود دارد در آن دومی دیگر نیست.

    ایشان با گرمی و ملاحت بیشتری و بسیار خوش کوکتر ساز زدند که البته منظور از خوش کوکی ژوست بودن پرده های ساز هم هست، نه مثل امروزه که با تیونر ساز کوک می کنند و هم پرده های ساز را جا می اندازند. این معیار موسیقی مشرق زمین و سازهای ما نیست به خصوص که در هر دستگاه و آوازی حتی در یک گام ، پرده ها باید دستکاری شود.

    بگذریم؛ استاد شهناز از سال ۱۳۳۲  همکاری خود را با رادیو آغاز کرد و در طی آن سال ها ضمن همنشینی با هنرمندان بزرگی که در آن دوران بودند روزگار گذراندند. ایشان دو ازدواج داشتند که ثمره ازدواج اول دو فرزند پسر بودند که در آلمان و آمریکا زندگی می کنند. از همسر دوم نیز دارای ۵ فرزند یعنی ۴ دختر و یک پسر شدند.

    اما آنچه درباره نوازندگی استاد شهناز باید گفت از چندین بخش تشکیل شده است؛ احاطه به روایت های متفاوت ردیفی و تکنیک های نوازندگی و خلق ملودی های زیبا که بسیاری از آنها خلق الساعه بوده که با احاطه به شعر و آواز تشکیل می شد. برای مثال آنجائیکه در آمد و نوازندگی آواز را با ساز استاد شهناز می شنوید به راحتی می توانید شعر را روی ساز این بزرگوار بگنجانید. حال آنکه در ساز زدن دیگران اینگونه نیست.

    بخصوص بخش های جواب آواز و در قطعات به خوبی از پاساژها و دیگر عدوات و تکنیک هایی که بیشتر سازی هستند و متر آوازی استفاده کرده اند. می توان گفت ایشان ساز تار را دچار تحولی بس بزرگ کرده است.

    درست مانند حسن کسایی در ساز نی و دیگران در سازهای مختلف؛ تکنیک هایی که در مضراب و پنجه ایشان و نوع صدا دهی ساز ایشان وجود دارد با توجه به اصالت و ایرانی بودن آن بسیار پیچیده و سخت است. همچون شعر سعدی سهل و ممتنع. تکنیک هایی همچون استفاده از فشار روی خرک به صورت های بسیار متفاوت و تکان هایی که به ساز می دهند و کنده کاری های پنجه و سرش و حرکت انگشتان روی پرده ها و در عین حال استفاده از کلیه سیم های ساز که خیلی متداول نیست از دیگر ویژگی های نوازندگی استاد شهناز است.

    در عین حال ابداع کوک هایی که ایشان داشته اند بسیار قابل توجه است. احاطه ایشان به ریتم و ساز ضرب و کمانچه و سنتور و ویلن و دیگر سازها و در عین حال آواز خواندن بسیار زیبا و با ملاحت و صدای زیبا، ایشان را در بین هنرمندان آن دوره بی نظیر کرده است.

    البته دو نوازنده در آن دوره به صورت جدی به خواندن توجه داشتند که استاد جلیل شهناز و استاد حسن کسایی بوده اند. عبدالوهاب شهیدی یا دیگر عزیزان نیز به خواندن توجه داشته اند ولی از نظر سطح نوازندگی با این دو بزرگوار قابل مقایسه نبوده اند.

    ولی در سی دی آواز استاد شهناز، آوازی را که استاد در همایون اجرا کرده اند گوش کرده و خواندن دیگر هنرمندان این دوره را گوش کنید و قضاوت کنید. از نظر تسلط، استاد شهناز قله مکتب اصفهان است. همانطور که استاد کسایی و استاد جلال تاج اصفهانی و ادیب و طاهرزاده و غیره.

    البته در اصفهان هنرمندان دیگری چون مرحوم عبدالحسین برازنده یا مرحوم سروری و مرحوم اکبرخان نوروزی هم داشته ایم که بسیار دانا و توانا بوده اند و در همان مکتب اصفهان ساز می زند. همانطور که مرحوم حسین و علی شهناز بودند؛ ولی استاد شهناز از جنس دیگری بود و به همین دلیل هم نام او سرآمد همه نام ها است؛ کما اینکه بهترین سازندگان تار هم در ایران اصفهانی بودند.

    استاد شهناز به افزودن تکنیک های بسیار به نوازندگی تار که فقط یک فاکتور آن به سرعت مربوط می شود تار را به جایی بردند که دیگر دست کسی به آن فرم و بعد از آن نخواهد رسید.

    اینکه می گویند صد سال یکبار استادانی ظهور می کنند به نظر بنده حرف بسیار بی ربطی است کما اینکه همه مردم به دنبال سلاطین هنری که در دوره قبل بودند می گردند و دیگر نیستند. اگر قرار بود چنین هنرمندانی داشته باشیم تا به حال می داشتیم کما اینکه در رابطه هنرمندان پاپ و کوچه بازاری هم دیگر نمونه ای نداریم. دیگر نه زمینه مساعد است و نه زمانه آن زمان و نه استعدادها آنگونه هستند؛ حتی در اروپا و آمریکا و غرب و بسیاری از کشورهای شرقی هم دیگر نوازندگان آن دوره نیستند.

    به نظر بنده اینان عاشقانی بودند که دیگر نظیرشان یافت نمی شود. بارها از زبان استاد شهناز و کسایی شنیدیم که می گفتند ما این کار را نکردیم که به ما استاد بگویند یا ما دنبال مطامع مادی این کار نبودیم و ما فقر این کار را دوست داشتیم نه فخر آن را . جهان به سمتی می رود که نمی توان انتظار داشت هنرمندانی همچون شهنازها و راوی شانکارها و کسایی ها و هابیل علی اف ها و رامیز قلی اف ها ظهور کنند.

    همانطور که گفتم سمت و سو ها عوض شده اما می توانیم خوشحال باشیم که کارهای با معنایی از این استاد یگانه به جای مانده که باعث آرامش خاطر و دمی آسودن ما در این زمانه پر از فتنه و آلودگی می شود. امیدوارم که خداوند سایه ایشان را بر موسیقی مستدام بدارد. همچنین استادان دیگری چون فرهنگ شریف و همایون خرم و …

    من قرار بود درباره استاد شهناز صحبت کنم و بنویسم ولی درباره دیگرانی هم گفتم به دلیل این بود که تمام این استادان مربوط به یک دوره هستند؛ و کم کردن این فاصله با صحنه آرایی و کارهای مافیایی کسانی که خود را سعی می کنند مطرح کنند امکان پذیر نیست.

    https://musiceiranian.ir/?p=27502
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *