×
×

گزارش مفصل از جلسه نقد نغمه با حضور محمد سعید شریفیان، نادر مشایخی و هوشنگ کامکار

  • کد نوشته: 25743
  • موسیقی ایرانیان
  • چهارشنبه, ۱ام آذر ۱۳۹۱
  • ۰
  • بیست و چهارمین نشست نقد نغمه دیروز ۲۹ آبان ماه کمی متفاوت تر از باقی جلسات این مجموعه برگزار شد. در ادامه گزارش مفصل این مراسم را بخوانید

    گزارش مفصل از جلسه نقد نغمه با حضور محمد سعید شریفیان، نادر مشایخی و هوشنگ کامکار
  • موسیقی ایرانیان – سیدابوالحسن مختاباد: بیست و چهارمین نشست نقد نغمه دیروز ۲۹ آبان ماه کمی متفاوت تر از باقی جلسات این مجموعه ، برگزار شد.

    اضافه شدن یک بخش تازه به برنامه نقد نغمه
    در ابتدای جلسه سیدابوالحسن مختاباد کارشناس مجری مجموعه برنامه های نقد نغمه گفت بر اساس پیشنهاد دوستان به این جمع بندی رسیدیم که در کنار نقد یک آلبوم به معرفی آثاری از نسل جدید موزیسین ها بپردازیم،چرا که در نسل نه چندان شناخته شده اهل موسیقی آثاری تولیدو عرضه می شود که فرصت معرفی پیدا نمی کنند در حالیکه افکار عمومی و جامعه باید از انتشار این آثار آگاه شوند و به خرید و مصرف آن روی آورند. برخی از این کارها انصافا نه تنها با کارهای بزرگان پهلو می زند که حتی سرتر از آنهاست.

    بر این اساس، پیشنهاد با آقای سجادی (شاعرو ترانه سرا و مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی وهنری شهرداری تهران) در میان گذاشته شد و ایشان از این کار استقبال کردند. سپس از دوست منتقدم آروین صداقت کیش که تقریبا مسائل مربوط به موسیقی جدی و هنری ایران را در شقوق مختلف، از انتشار کتاب تاآلبوم و سی دی پی گیری می کنند و علاوه بر آن از دانش فنی و کارشناسانه ای در این زمینه برخوردارند ،خواهش کردم فهرستی از کارهای تازه منتشره را در نظر بگیرند و بر همان اساس هر جلسه یکی از این کارها را در اندازه ۲۰ دقیقه از وقت برنامه معرفی و بخش¬های کوتاهی از آن را پخش کنیم.

    آلبومی که اقای صداقت کیش برای این جلسه در نظر گرفته است«اهل ماتم» نام دارد که کار محسن شریفیان ،نوازنده و پژوهشگر موسیقی، است که انتشارات ماهوردر دو سی دی منتشر کرده است.

    پس از آن صداقت‌کیش کارشناس و منتقد موسیقی گفت: محسن شریفیان را بیشتر به عنوان نوازنده ای مطرح در کشور و خارج از مرزهای ایران می شناسند فردی که علاوه بر نواختن نی انبان کار تحقیقاتی هم می کند و آلبوم «اهل ماتم» نمونه ی شنیداری کتابی با همین عنوان است که بعد از سالها توسط انتشارات ماهور بازنشر شده است این کتاب  که در سال ۸۳ منتشر شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت. اما در باز نشر آلبوم تغییرات اندکی صورت گرفت مثلا در بخشهایی از سی دی، صدای عزاداری زنانه اندکی بم تر شده البته نمونه ی اصلی در سایت گروه مروارید لیان موجود است.

    این منتقد موسیقی افزود : «اهل ماتم» مجموعه ای از آیین های مذهبی بوشهر است که در قالب موسیقی نمایانده شده و از دیدگاه موسیقی شناسان و مردم شناسان می تواند بسیار با ارزش باشد. اما با وجود حضور پررنگ آیین های عزاداری محرم در این سی دی نمونه های دیگر عزاداری نیز به چشم می خورد مثلا قطعاتی که در آن عزاداری های ماه رمضان دیده می شود یا مردم  برای از دست دادن عزیزان خود از آنها استفاده می کنند.البته نکته ای که این سی دی را خاص می نمایاند گنجاندن عزاداری های زنان در رابطه با محرم است. نکته ای که لااقل در سی سال اخیر نمونه اش دیده نشده . بخش دیگر آهنگ ها به رجز خوانی ها و شاهنامه خوانی تعلق دارد که به نظر من از نظر موسیقایی جالب است.

    در این لحظه مختاباد اشاره کرد به استفاده از این موسیقی برای تیتراژ سریال مختارنامه که در نشست سال گذشته نقد نغمه مورد بررسی قرار گرفت.

    صداقت‌کیش با اشاره به پیشینه تحقیق روی موسیقی منطقه بوشهر از زنده یاد محمدتقی مسعودیه یاد کرد که برخی از نغمه های این موسیقی رابه همراه تحلیل آنها در کنار همکارش،یوزف کوکرتز در سی سال قبل انتشار داد و به  انتقاد از موسیقی های عزاداری که بیشتر جنبه ی غمگین کننده دارند تا ایجاد شور و حماسه پرداخت و  افزود: در این مجموعه بجز جنبه ی غم و عزاداری جنبه ی شورانگیزی و شادی دردمندانه هم در برخی از قطعات دیده می شود مانند مجلس عروسی علی اکبر .

    این کارشناس موسیقی پس از پخش ۶  قطعه  از این آلبوم اضافه کرد: این مجموعه اطلسی است از آیین های مرتبط با عزاداری مخصوصا در منطقه ی جنوب و شهر بوشهر اما متاسفانه بسیاری از این قطعات در معرض نابودی بوده و در حال حاضر فقط در برخی از روستاها اجرا می شود و در شهرها تقریبا فراموش شده است.

    نقد و بررسی آلبوم خسوف
    پس از معرفی آلبوم «اهل ماتم» نوبت به نقد و بررسی آلبوم خسوف به آهنگسازی محمد سعید شریفیان رسید. در این پانل تخصصی نادر مشایخی به عنوان منتقد و سید ابوالحسن مختاباد به عنوان مجری کارشناس به بررسی این آلبوم پرداختند.

    در ابتدای این پانل مختاباد توضیح داد: کار بروی این آلبوم در سال ۱۳۷۵ بر اساس تحقیقات میدانی آقای شریفیان شروع شد و البته با حمایت¬های آقای مرادخانی(علی) که مدیریت مرکز موسیقی وقت ارشاد را بر عهده داشتند، کار به مرحله اجرا رسید.

    در هر حال سرمایه گذاری روی اثری با  این حجم که نزدیک به ۲۰۰ نوازنده و خواننده داشت و همه اینها باید دستمزد می گرفتند و پنج شب اجرای صحنه ای این کار نیازمند پشتیبانی های مالی بود که تا آنجایی که به خاطر دارم بعد از آن دیگر برای کاری و اثری دیگر تکرار نشد.

     پس از آن انتشارات نی داوود نشر آن را به عهده گرفت و در حال حاضر انتشارات هفت اقلیم آنرا توزیع می کند. این آلبوم در دو سی دی بیرون آمد هر سی دی شامل ۴ قطعه است و درکل ۱۰۷ دقیقه کار انجام شده است و در کل ماجراهای واقعه ی عاشورا از سفر امام حسین(ع) از مکه تا کربلا  روایت می کند. در سال ۱۳۸۵ ارکستر سمفونیک تهران به رهبری لوریس چکناوریان به مدت پنج شب  آن را در تالار وحدت،  اجرا کرد که البته در اجرا، برخی از نوازندگان و خوانندگان گروه کر از کشور رومانی به این ارکستر پیوسته بودند . در آن سالها اجرای صحنه ای آن کار بزرگی بود در کشور رومانی هم این کار اجرای صحنه ای داشت .

    پرداختن به وجه حماسی کار امام حسین برایم مهمتر بود
    پس از آن قطعه ی اول این آلبوم پخش شد و بعد شریفیان آهنگساز این آلبوم با گله مندی از کیفیت پخش موسیقی سالن افزود: در سال ۱۳۷۶ این کار به پایان رسید. از سالها قبل علاقه داشتم که کاری درباره ی عاشورا و وقایع آن انجام دهم زیرا این حماسه ، به انواع و اقسام و فرم ها در دل ما جا دارد. در سال ۷۶ شرایطی پیش آمد که توانستیم حمایتهایی را جذب کنیم که این کار انجام شود به هرحال اقتصاد هنر را نمی توان نادیده گرفت. کارهای بزرگ عوامل زیاد و پیچیده ای دارد که وزارت فرهنگ و ارشاد باید آنها را حمایت کند. پس از دو سال و نیم کار تحقیقاتی میدانی ، سه سال هم کار بلاتکلیف بود. این کار در بخش کرال پیچیده بود به همین سبب با عده ای خارج از کشور شروع کردیم حدود ۲۰۰ نوازنده و خواننده جمع شدند و در داخل و خارج اجراهای متعددی داشتیم بعد هم در رومانی ضبط شد و حالا هم در اختیار مردم است.

    مشایخی: خسوف کاری ارزشمندو شنیدنی است
    نادر مشایخی دانش آموخته ی موسیقی از دانشگاه وین که در مقام منتقد در این جلسه حضور داشت، گفت: من از قبل پارتی تورهای آقای شریفیان را می شناختم چون در دوره ای خاص در ارکستر سمفونیک قرار بود ، این کار را اجرا کنیم که بعدا نمی دانم به چه دلیلی کار اجرا نشد. اما این کار را برای اولین بار هفته ی پیش شنیدم. خوشحال شدم چون این نوع موسیقی انسان را از زمان و مکان جدا می کند. سئوال و جواب دارد و انگار به لحاظ ذهنی روی تاب قرار داری و تاب می خوری و یواش یواش خارج می شوی نکته ی بعد انتقال مفهوم است که به نظر من خوب صورت گرفته آهنگساز سعی کرده تا تاسوعا و عاشورا را از جنبه ی حماسی به تصویر بکشد. از طرف دیگر درگیر هارمونی نمانده بلکه به هارمونی نقش داده و در تمام آکوردها این محسوس است در این آثار تمام آکوردها نقش دارند بخاطر همین در خیلی از مواقع متوجه نمی شوی که آکورد و گام اصلی کدام است و آنرا آزاد گذاشته است. از طرف دیگر حالت ملودیک اثر به بداهه نوازی نزدیک است متاسفانه پارتی تور این اثر در دسترس نبود اما درباره ی فرم کار سئوالات زیادی به نظرم می رسد مثلا در اروپا فرم بیان شش گانه است مثلا با چه شروع شود کی مسئله باز شود در بدنه ی اصلی چه گفته شود و نتیجه گیری چگونه باشد اما در اینجا نمی دانم به لحاظ فرمال آهنگساز به چه اندیشیده است؟

    شریفیان: ۹ نوحه مختلف خمیرمایه موومان های من شد
    شریفیان با بیان این مسئله که برای آهنگسازان بسیار جذاب است که کار به این شکل موشکافانه بررسی می شود افزود: سمفونی خسوف هم مانند کارهای کلاسیک و سوژه های مذهبی یک روایت دارد . همانطور که کار را شنیده اید ، طولانی است ۱۰۷ دقیقه کار ؛ یک مقدمه دارد و روایت از واقعه های مختلف ،‌ مثل تاسوعا، عاشورا و شام غریبان که به لحاظ ساختار و فرم هر کدام با دیگری متفاوت است . اول فکر کردم برای اینکه  شنونده بفهمد کجای کار است؛ نریشن یا دکلمه بیاورم اما بعد به نظرم جالب نیامد. بدنبال راهکار دیگر بودم که به نظرم رسیدنوحه های قدیمی و اصیل را گزینش کنم که دارای زیباشناسی ظریف هستند. با انتخاب ۹ تا از این نوحه ها که هر کدام شاخصه های مختلفی دارند ؛ کار را دنبال کردم اینگونه شد که واقعه های مختلف، متفاوت شد. مثلا در قطعه ی دوم حرکت کاروان را داریم که هیچ بار دراماتیکی ندارد . در آنجا تک خوانی سنتی داریم. در تحقیقاتم در این بخش نوحه ی سنتی بود که تقریبا فراموش شده بود این نوحه خمیر مایه ی موومان من شد و از دل آن هشت قطعه کار بیرون آمدو مثالهای دیگر که در نقاط دیگر دیده می شود.

    در ادامه مشایخی اضافه کرد: در اینجا برای من دو سئوال مطرح شده یک متنی که استفاده کرده اید متن نوحه هاست و بعد در این قطعات حماسی بودن برای شما ارزش داشته یا سوگواری ؟
    آهنگساز مجموعه ی خسوف پاسخ داد : اول سئوال دوم شما را پاسخ می گویم. مقوله ی عاشورا برای خیلی ها بحث صرفا دراماتیک نیست . درست است که واقعه ای دلخراش است اما در عین حال ،‌حماسه ای در اوج است که آن را ماندگار کرده. حماسه ای در درون تراژدی که هر کدام روندی را دنبال می کند. برای مثال در قطعه سوم سی دی دوم روز عاشورا شعر می گوید( ای عاشقان ….. ای تشنگان ……) بحث تراژدی نیست از موضع ضعف دیده نمی شود شور و حس حماسی است من دنبال ادبیات می گشتم ادبیاتی که بدلم بنشیند کم بود این مسئله دست مرا بسته بود تا اینکه با زنده یاد  بیژن ترقی  نشستیم و دیدگاه های خودمان را مطرح کردیم که توانست اشعاری را بنویسد. ما در بحث کرال درک شعر را هم داشتیم . معمولا در کر( آواز دست جمعی ) خود کلمات نامفهوم می شوند. بنا براین برای این کار بهتر است اشعار یک بیت یا نیم بیت باشند. در بخش ششم هم از مناجاتهای خواجه عبداله انصاری استفاده کردم ؛ بخش آخر هم مرحوم حسان…..؟

    در ادامه مختاباد پرسید با توجه به غنایی که در  شعر و ادبیات عاشورایی وجود دارد  که از محتشم کاشانی ، عمان سامانی و چند تن دیگر بجا مانده چرا به این آثار و مخازن مراجعه نکردید؟

    شریفیان پاسخ داد: برخی از این منابع بعد از اجرا به دستم رسید و افسوس خوردم که ای کاش قبلا می دیدم بعد هم این نوع ادبیات بیشتر جنبه ی سوگواری دارد و به نظر من قضیه ی عاشورا را کوچک می کند من بدنبال حماسه و بزرگ کردن ماجرا بودم

    در آهنگسازی معتقد به استیل خاصی نیستم
    در ادامه ی بحث شریفیان اضافه کرد: در قسمت سوم که طواف است نیم بیتی است کنترپوان ۶ خطی است . تقسیم بندی فقط مردانه بعد فرم عوض می شود زنانه می شود و بعد برمی گردد. من در اینجا نسبت به نیازی که حس کردم این کار را انجام داده ام در آهنگسازی معتقد به استیل خاصی نیستم آنچه مهم است زیبایی شناسی کار است.

    مشایخی آهنگساز و منتقد در ادامه گفت: من هر روز یک قطعه را شنیدم به نظر من هر قطعه به خوبی تمام می شودو وارد قطعه و داستان بعدی می شویم حجم ارکستر شما در این کارها چقدر بود؟

    شریفیان پاسخ داد: دلم می خواست از کُر ایرانی در این ارکستر استفاده کنم اما در عمل و اجرا بدلیل کمبودها از رومانی خواننده و نوازنده آمد و بدین ترتیب حجم ارکستر بالا رفت و رسید به دویست نفر. اما در سالن مشکلات صدابرداری داشتیم تالار وحدت سالن موسیقی نیست و آکوستیک خوبی ندارد ما مجبور بودیم رفلکتور ببندیم اما با این حجم گروه این امکان هم وجود نداشت. بعد تنها راه ماند تقویت برخی از نت ها و صداها بصورت الکترونیک که در سی دی اصلاح شده است.

    در ادامه مختاباد، از هوشنگ کامکار مدرس و آهنگساز موسیقی خواست نا نظرات خود را درباره ی این آلبوم بیان کند.

    هوشنگ کامکار: خسوف ارکستراسیون درخشان و حجیمی دارد
    کامکار گفت : به نظر من آلبوم«خسوف» یکی از با ارزش ترین کارهایی است که آهنگساز برای دل خود نوشته است زیرا برخی از دوستان آهنگساز که سمفونی های زیادی هم نوشته اند قبل از نوشتن تنها به فکر امضای قرارداد  هستند. چندی پیش هم در تلوزیون شنیدیم که می گفتند بتهون هم کار سفارشی می نوشته. به نظر من دوتا نت گرد و چند تا آکورد نمی شود سمفونی و نمی توان این کارها را با موسیقی باخ و بتهون مقایسه کرد. در هر صورت برگردیم به این اثر به نظر من آهنگساز این اثر هم با تکنیک غرب آشنا بوده و هم موسیقی ایرانی . ارکستراسیون درخشان و حجیم در آن به چشم می خورد و بجا از سازها استفاده شده  همه ی سازهای ارکستر هم بکار گرفته شدند. در ابن اثر تاثیر زیادی از گوستاو مالر مخصوصا در ترانه های زمین شنیدم . کارهایی که رنگ صوتی جداگانه ای داشتندخوب استفاده شده اند. استفاده از سازهای برنجی برای نشان دادن عزا هم ایده ی خوبی بود. جالب بود که از موسیقی آتنال همزمان با ملودی های تنال استفاده شده این کار را بسیار جذاب کرده بود. دیسونانس ها هم بجا بکار برده شده بودند اینکه از تکنیک های جهان بتوان بجا استفاده کرد اشکالی ندارد گروه کر حرفه ای بود و از تمام تکنیک ها استفاده شده بود. ملودی های سلوی تکخوان هم که در دستگاه شور بود جذاب به نظر می آمد . در این اثر از تکنیک لاین لاین استفاده نشده انچه که در ضبط موسیقی کشور باب شده هر کس ساز خود و خط خودش را می زند و می رود و نفر بعد می آید و در نهایت یکی این ها را میکس می کند که این خوب از کار در نمی آید و سبب می شود روح و احساس کار انتقال نیابد.

    اما آنچه از نظر من نقطه ی ضعف این اثر بود مفهوم نبودن صدای کر بود و صدای پایین خواننده سلو در مقابل ارکستر. به نظر من آنچیزی که آثار اینچنین را در بین جهانیان جاودان می کند استفاده از سازهای بومی و ایرانی است که خود آنها (کشورهای خارجی)در ارکستر ندارند وگرنه آنها هر روز صدای ویولون سل یا باقی سازهای ارکستر را در موسیقی خود می شنوند.

    شریفیان در پاسخ به گفته ی این صاحبنظر موسیقی گفت : ارکستر سمفونیک مقوله ای ایرانی نیست . بعد هم نباید فراموش کنیم که هر سوژه در مرحله ی اول یک ساختار دارد . به نظر من کلمه در این اثر بر موسیقی ترجیح ندارد بلکه موسیقی به کمک کلام می اید و انجا که کلام نمی تواند سخن بگوید موسیقی آغاز می شودو احساسات خاصی را بیان می کند

    اگر شعر مهم نبود چرا مدتها دنبال شعر می گشتید
    هوشنگ کامکار با انتقاد از گفته های شریفیان گفت اگر کلام در خدمت موسیقی بود چرا شما مدتها دنبال شعر می گشتید ؟ بعد هم خواننده برخی از صداها را اضافه کرده بود تا ملودی کامل شود
    شریفیان در دفاع از این گفته تشریح کرد: من بدنبال این نبودم که روضه بنویسم و توالی را دنبال کنم اصل کار برایم اهمیت داشت به عنوان تراژدی و اسطوره ، آزادگی و عشق برای من اهمیت داشت .

    https://musiceiranian.ir/?p=25743
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *